متینمتین، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

ღ❤ღمتین شاهزاده ی کوچکღ❤ღ

011

پر پروازم روياي سپيدم گل بهشتي مامان   من هنوز يك زنم فقط يك زن تنها يك خط قرمز كوچك بود ،15 دقيقه بهش ذل زدم شايد تغييري كند...اما!!!!!!! عزيزم هنوز تويي وجود ندارد... باز هم انتظار مي كشم تا شنبه... شايد بيايييييييييييييي هستي مادر نميداني اون دقايق چه احساسي داشتم نمي داني چه سخت در انتظار دومين خط بودم وسخت تر زماني بود كه بي بي چك را با نا اميدي دور انداختم كاش بيايي مي خواهمت نازنينم اشك بي امان مي آيد و من نمي دانم چه گونه مي شود لحظات بي تو بودن را تاب آورد... اميدم ...نا اميدم نكن دوستت دارم من و بابايي ديشب ساعت يك مامان جون و باباجون و  خاله نگين و دايي احمدرضا رو برديم فرودگاه تا...
15 اسفند 1390

010

      كودك من زيباي من فرشته كوچكم   الان ساعت 1:24 صبح 24 فوريه است   احتمالا خدا شما رو امروز براي مامان و بابا پست كرده( اميدوارم )   دو ماه است كه قرص آهن و فوليك اسيد را هر روز مي خورم..   شرح فرستادن دعوت نامه: همراه بابا مهدي كه از خريد برگشتيم ، با توجه به شرايط بدني و روحي كه داشتم به بابايي گفتم اگه ني ني مي خواي الان وقتشه كه دست به كار بشيم و برا ني ني دعوت نامه بفرستيم!! باورم نمي شد كه دارم اين كار رو انجام مي دهم، همه بدنم مي لرزيد، هيجان شيريني تمام وجودم را گرفته بود،هيجان مادر شدن بود يا نه را نمي دانم! بابايي هم خوشحال بود ... و هست!   و حال...
5 اسفند 1390

09

تربچه کوچولو عسل مامان شاهزاده کوچولو عزیـــــــــــــــــــــــز دل ِ مادر ! این روزها حسابی درگیریم...   مي دونم خيلي دير دير ميام اينجا گل من اما خب راستش درگيري هامون زياده عزيزم و نمي دونم اين همه سختي رو چه طور تاب ميارم بايد دوباره برم چك آپ كنم عشقم       ...
9 بهمن 1390

08

آوای دلکشم اهورای آسمانی هستی من عزیـــــــــــــــــــــــز دل ِ مادر ! ببخش بر من این همه سستی و تنبلی را...  جواب آز چکاپ رو گرفتم و  بردم دکتر ، فرمودند به دلیل کم خونی شدید مامی جون شما باید حداقل یک ماه قبل از فرستادن دعوت نامه Easy Iron+Folic Acid نوش جان کند تا به وضعیت پایداری برسه بعدا بتوانند برای نی نی ناز نازیشون دعوت نامه بفرستند. حکمـــــت خدا هر چه که هست من و بابی راض...
8 دی 1390

07

جیگملکم  فینگیل حونم ناز نازی نی نی خوشگلم لطفا وقتی برات دعوت نامه فرستادیم ناز نکن و زودی بیا تو دل مامان... نخــــودچی کی میشه من تو رو بغل بگیرم و از عطر خوشت مست بشم؟؟؟؟  عزیزکم بابایی یه معامله بزرگ در پیش داره.... دعا کن و از خدا بخواه موفقیت آمیز باشه تا بتونیم بهترین ها رو برای تو بهتریـــــنم فراهم کنیم دوست دارم ن...
7 آذر 1390

06

گنجشککم  عسلکم دردانه من برا من و بابایی دعا می کنی ؟؟؟ دعا کن بتونیم روز به روز با هم مهربون تر بشیم..... کوچول موچولــــوی دوست داشتنی ! می خوام بیای و زندگیمون رو نورانی کنی دارم لحظه شماری می کنم تا بدترین چیز ها (حالت تهوع دوران بارداری) را برای بهترین هدیه آسمونی تجربه کنم عـزیزک مامان...
6 آبان 1390

05

مموشی مامان  جیگمل نازم هستی من دیشب هوای شهرمان تهران بارونی شد مامانی....با بابا مهدی داشتیم نقشه میکشیدیم و از خدا می خواستیم بیشتر از قبل هوامونو داشته باشه، که با شروع شدن بارون بابایی گفت: "خدا صدامون رو شنید و در رحمتش رو باز کرد." مامانی نمی دونی چه حس خوبی اون لحظه داشتم... داشتم فکر می کردم چرا ما آدم بزرگ ها  گاه...
7 مهر 1390

04

  زندگی من  موش موشک ناناز مامان زمان زیادی است که نیومدم این جا! عزیــــــــــــزم ، مامانم، نفسم ممنون که از خدا خواستی هوای مامان بابا رو بیشتر داشته باشه. تشکر که سفارش ما رو کردی عزیزم. مامانی جونم دعا کن تا خدا تو رو سالم و سلامت و با پست سفارشی ، بیاره تو دل مامان.  دعا کن و از خدای بزرگ بخواه که محبت رو بیش از پی...
5 شهريور 1390

03

گلکم  ناز نازکم عشق مامانی جــــــــــیگر مامان!  می دونی چرا مامان این وبلاگ رو برای شما درست کرد؟! اینجا رو برای تـــــو ساختم تا بدونی که حتی قبل از اومدنت هم مامان و بابا عاشــــــــــــقت بودن، تا بفهمی اگه یه روزی مامانی یا بابایی به شما چیزی گفتند یا شما رو از کاری منع کردند برای اینه که دوست دارن...بیشتر از هرچیزی که به تونی فکرش رو بکنی دوستــــــــــت دارند!!!! ممـــــــــــــــــــوشی ! مامانم! خیل...
3 تير 1390

02

فندقی مادر ناز مامان خوشگلکم       امروز مامی برای شما چند تا شعر اززمان کودکیش رو اینجا نوشته تا وقتی شما افتخار دادید بیاید براتون بخونه :   یه توپ دارم قل قلیه سرخ و سفید و ابیه می زنم زمین هوا میره نمی دونی تا کجامیره     من این توپو نداشتم مشقامو خوب نوشتم بابام به من عیدی داد یه توپ قلقلی داد          توپ سفیدم قشنگیو نازی ...
1 خرداد 1390