متینمتین، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

ღ❤ღمتین شاهزاده ی کوچکღ❤ღ

06

گنجشککم  عسلکم دردانه من برا من و بابایی دعا می کنی ؟؟؟ دعا کن بتونیم روز به روز با هم مهربون تر بشیم..... کوچول موچولــــوی دوست داشتنی ! می خوام بیای و زندگیمون رو نورانی کنی دارم لحظه شماری می کنم تا بدترین چیز ها (حالت تهوع دوران بارداری) را برای بهترین هدیه آسمونی تجربه کنم عـزیزک مامان...
6 آبان 1390

05

مموشی مامان  جیگمل نازم هستی من دیشب هوای شهرمان تهران بارونی شد مامانی....با بابا مهدی داشتیم نقشه میکشیدیم و از خدا می خواستیم بیشتر از قبل هوامونو داشته باشه، که با شروع شدن بارون بابایی گفت: "خدا صدامون رو شنید و در رحمتش رو باز کرد." مامانی نمی دونی چه حس خوبی اون لحظه داشتم... داشتم فکر می کردم چرا ما آدم بزرگ ها  گاه...
7 مهر 1390

04

  زندگی من  موش موشک ناناز مامان زمان زیادی است که نیومدم این جا! عزیــــــــــــزم ، مامانم، نفسم ممنون که از خدا خواستی هوای مامان بابا رو بیشتر داشته باشه. تشکر که سفارش ما رو کردی عزیزم. مامانی جونم دعا کن تا خدا تو رو سالم و سلامت و با پست سفارشی ، بیاره تو دل مامان.  دعا کن و از خدای بزرگ بخواه که محبت رو بیش از پی...
5 شهريور 1390

03

گلکم  ناز نازکم عشق مامانی جــــــــــیگر مامان!  می دونی چرا مامان این وبلاگ رو برای شما درست کرد؟! اینجا رو برای تـــــو ساختم تا بدونی که حتی قبل از اومدنت هم مامان و بابا عاشــــــــــــقت بودن، تا بفهمی اگه یه روزی مامانی یا بابایی به شما چیزی گفتند یا شما رو از کاری منع کردند برای اینه که دوست دارن...بیشتر از هرچیزی که به تونی فکرش رو بکنی دوستــــــــــت دارند!!!! ممـــــــــــــــــــوشی ! مامانم! خیل...
3 تير 1390

02

فندقی مادر ناز مامان خوشگلکم       امروز مامی برای شما چند تا شعر اززمان کودکیش رو اینجا نوشته تا وقتی شما افتخار دادید بیاید براتون بخونه :   یه توپ دارم قل قلیه سرخ و سفید و ابیه می زنم زمین هوا میره نمی دونی تا کجامیره     من این توپو نداشتم مشقامو خوب نوشتم بابام به من عیدی داد یه توپ قلقلی داد          توپ سفیدم قشنگیو نازی ...
1 خرداد 1390

01

عزيز دل مادر نفس مادر عشق مامان همه زندگي و وجود مامان خیلی منتظرم سفینه ات تو دل مامانی زودی بشینه با ای ن که هنوز از شما خبری نیست ولی بابا مهدی خیلی دوسِت داره و منتظر  حضور شما تو زندگیمونه فندوق کوچولوی نازم با وجود این که هنوز لایق مامان شدن نیستم و هنوز شما تو دل مامان نیومدی ؛اما می خوام یه چیزی رو بدونی ... اینکه تو عشق مامان و بابا هستی  این خونه ی کوچولو برای شماست فندوق ناز من، همه احساسم و شیرین زبونی های شما رو اینجا می نویسم تا یه روزی برای تولدت بهت هدیه بدم دوست دارم کوچولوی ناز و...
8 ارديبهشت 1390