متینمتین، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

ღ❤ღمتین شاهزاده ی کوچکღ❤ღ

هفته سوم

1391/10/12 16:00
نویسنده : ماماني
475 بازدید
اشتراک گذاری

دردانه ام

شاهکار زیبای خداوند

این روزها زندگی من کاملا رنگ و بوی دیگه ای گرفته ....

رنگی که در هیچ مداد رنگی دیده نمیشه .

رنگی از عشق و اقاقی ، رنگی از عاطفه و محبت ، رنگی از  سرزندگی و امید، امیدی به فردا و فرداها.

پسر و مادر هر روز موزیک گوش میدیم ،با هم صحبت میکنیم و  تقریبا خواب بعد از ظهر به هر دوی ما میچسبه .

موقع نوشیدن شیر از وجود من ،در اتاقی گرم ،  شما را عریان  میکنم و من نیمه عریان  میگذارم کاملا تماس پوستی مادر و فرزند  برقرار شود ...

.شکرت خدا یا پروردگارا.

گریه کردنت عذاب آور ترین لحظات زندگانی ام است .آروم باش نازنینم .

نکن ....تو رو خدا این لبای نازت رو نلرزون .....مامان میمیره ها !

اوایل خمیازه که می کشیدی دهانت درد می گرفت برای همین گریه می کردی اما تازگی یاد گرفتی که آخر خمیازه هایت لب پایینت را کج می کنی تا بیش از اندازه دهانت کش نیاید(پسرک باهوش من)

جمعه 8 دی خاله شیرین به مناسبت بازگشت محمدرضا از آلمان مهمانی داده بود و لطف کرده بود و برایت سوئی شرت آبی سفید راه راه خیلی ناز آورده بود که قشنگ اندازه ات است.

شب هم پسر عمه ام حسین با خانم و دخترشان و دختر عمه ام راضیه با همسرش آمدند دیدن شما.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)